«عکسم را کجا، چطور و به چه کسی بفروشم؟»
این سوالی است که در ذهن بسیاری از عکاسان نقش بسته و به محض ملاقات با فردی که احساس میکنند در فروش عکس دستی دارد، بلافاصله از او میپرسند.
به راستی چرا فروش عکس در ایران معنا و مفهومیندارد و دریافت پول در برابر تحویل عکس امری غریب به نظر میرسد؟
چرا به تناسب حضور عکاسان در شاخههای مختلف عکاسی هیچ مرکز و بنگاه و آژانس خرید و فروش عکس تاسیس نشده و آن تعداد معدودی که وارد این گود شدهاند، کسب و کارشان رونق نگرفته است؟
و چرا گالریها به جای آنکه نقش واقعی خود را ایفا کنند و در جایگاه بنگاهی اقتصادی ظاهر شوند، به محلی برای نمایش آثار تنزل یافتهاند. نمایشگاهی که نه تنها گرهای از مشکلات اقتصادی عکاسان نمیگشاید، بلکه هزینهای سنگین بر دوش آنها میگذارد.
تعداد عکاسان حرفهای کشور در سالهای اول انقلاب به سختی به ۳۰ نفر میرسید اما امروز این تعداد به بیش از هزار نفر رسیده است (این آمار تا سه هزار نفر هم اعلام شده.) اما وضعیت بازار عکس پس از سی سال، همان است که بود.
بدون شک ادامه حیات عکاسی ایران بدون نگاه اقتصادی، امری غیر ممکن است.
برای یافتن پاسخ این پرسشها، پرونده فروش عکس را باز کردیم.
از ابتدا برای تهیه فهرستی از اسامیمتخصصین آشنا به بازار و فروش عکس با مشکل مواجه شدیم و در برابر خیل عظیم عکاسان در شاخههای مختلف، به سختی توانستیم تعداد انگشت شماری از افراد خبره آشنا به عکاسی و بازار عکس ایران را پیدا کنیم. از این تعداد معدود هم، چند نفری مایل به گفتگو نبودند و تلاش ما برای راضی کردنشان بی فایده بود. در نهایت فرزادهاشمی، آناهیتا قباییان و بهمن جلالی تنها کسانی بودند که با استقبال از موضوع، برای گفتگو وقت گذاشتند.
به همین جهت سایت عکاسی تلاش دارد با باز نگاه داشتن این پرونده ضمن دریافت نظر دیگر کارشناسان و مطلعین درباره بازار عکس و شیوه فروش از یک سو و انعکاس نظر عکاسان درباره مشکلات پیش رو برای فروش عکس به بررسی و تحلیل این موضوع بپردازد. منتظر نظرات شما هستیم.
منبع: عکاسی