عکاسی با نور شمع
بشر از دیرباز از شمع و نور آن در شرایط مختلف استفاده کرده است. نور کم و گرم آن آرامشی خاص به افراد میدهد. شمعها برای عکاسی منبع نوری مناسبی به شمار میروند. استفاده از آنها در هنگام عکاسی به معنی خلق یک اثر شگرف و بینظیر است. دمای نور شمع با فلش، روشنایی روز و لامپهای معمولی تفاوت دارد، از اینرو استفاده از آن در عکس گاهی اوقات میتواند مشکلساز باشد. در این شماره به ارایه نکاتی برای عکاسی با نور شمع میپردازیم. ● چیدمان شمعها به چندین روش میتوان از شمعها در عکاسی استفاده کرد: یکی به عنوان یک منبع نور، بدون اینکه تصویری از آن در عکس نهایی دیده شود. روش دیگر به عنوان منبع نور و یک عضو همراه با سوژه اصلی است که این امر باعث رمانتیک شدن هرچه بیشتر عکس میشود. در گرفتن چنین عکسهایی به شدت و میزان نور باید توجه ویژه داشت. همراهی شمع با سوژه میتواند به اندازهای تاثیرگذار باشد که توجه بیننده را ابتدا به خود شمع و سپس به سوژه اصلی جلب کند. از این رو سوژه اصلی را باید در مهمترین نقطه لوکیشن قرار داد و شمعها به گونهای چیده شوند که توجه بیننده را از سوژه اصلی منحرف نکنند. یکی دیگر از روشها، عکاسی از خود شمع است یعنی آن را به عنوان یک سوژه اصلی به شمار آورد. در صورتی که قرار باشد شمع در تصویر منعکس شود چه به صورت همراه و چه به صورت تک، باید به این نکته توجه داشت که شمعها سالم و زیبا باشند، کوچکترین جزئیات در عکس به ویژه عکسهای پرتره تاثیرگذار است. ● خاموش کردن فلاش بیشتر مواقع پیشنهاد میشود که در هنگام عکاسی از فلاش دوربین استفاده کنید اما اینبار شرایط فرق میکند و توصیه میشود که حتما فلاش را خاموش کنید. البته باید گفت شرایطی نیز وجود دارد که میتوان از فلاش دوربین برای عکاسی با نور شمع نیز استفاده کرد. ● استفاده از سه پایه عکاسی با نور شمع به معنای داشتن کمترین میزان نور است. بنابراین استفاده از شاتر با سرعت آهستهتر توصیه میشود. هرچه میزان سرعت شاتر آرامتر باشد، لرزش وارد آمده به دوربین هنگام عکاسی بیشتر میشود بنابراین سه پایه فراموش نشود. ● استفاده از شمعهای بیشتر بزرگترین مشکل عکاسی با نور شمع، فقدان نور در محیط است که این مسئله را میتوان با به کار بردن شمعهای بیشتر حل کرد. هرچه تعداد شمعها بیشتر باشد ( فراموش نکنید که برخی از آنها میتوانند تنها جهت تامین نور محیط استفاده شوند) کمبود نور محیط بهتر جبران میشود، در نتیجه کیفیت عکس بالاتر میرود. ● پراکنده کردن شمعها استفاده از یک یا چند شمع که در یک نقطه جمع شدهاند باعث ایجاد سایهای...
ده راه برای اینکه در عکاسی کنجکاوتر باشیم
۱- بیش از حد خود را اسیر قوانین نکنیم هنگامیکه مشغول عکاسی میشویم، قوانین زیادی ما را درگیر میکنند. حتما با خواندن کتابها و مقالات بسیاری از آنها را شناخته اید. برخی از این قوانین اسامیرسمیای دارند مانند: قوانین یک سوم و یا نقطه طلایی، اما برخی اینطور نیستند. قوانین، مهمترین مواردی هستند که باید آنها را دانست (و البته استفاده کرد)؛ با این وجود یک عکاس کنجکاو، اغلب عکسهای عالی دارد نه بخاطر اینکه قوانین را میداند، بلکه به این خاطر که آن قوانین را شکسته است. قانون یک سوم را ببینید! اغلب اوقات قدرتمندترین عکسها آنهایی هستند که سوژه در مرکز به لنز خیره میشود. ۲– سئوال بپرسید عکاسان کنجکاو همیشه در حال پرسش هستند. سئوال از عکاسان دیگر، سئوال در مورد کار آنها، در مورد دوربین و سوژهها و غیره. در نتیجه در مورد هنر و شخصیت آنان چیزهایی یاد میگیرند که بقیه ما نمیدانیم و به همین علت آنها رشد میکنند. کسی را که دوربینی مانند شما دارد پیدا کنید و از نحوه استفاده او از دوربین سئوال بپرسید. عکاسی که در ژانر متفاوتی نسبت به شما فعالیت میکند پیدا کنید و از تکنیکهای او سئوال بپرسید. سپس به عکسهای ماههایی که پشت سر گذاشتید نگاه کنید و بپرسید که چه کاری را خوب انجام داده اید (و یا انجام نداده اید) ۳– بپرسید: “چی میشه اگر …” یکی از کلیدی ترین سئوالاتی که باید عادت کنید و آن را مرتب بپرسید این است که: “چی میشه اگر … ؟” مردم کنجکاو تنها به سئوال پرسیدن اکتفا نمیکنند. آنها همواره بدنبال یک راه حل هستند. بسیاری از راه حلها به سادگی با نادیده گرفته شدن به پایان خودشون میرسند، اما اگر بپرسید “چی میشه اگر …؟” زمان کافی دارید تا خودتون رو موظف کنید تا سرانجام رشد کنید. چی میشه اگر من دوربین رو از این زاویه نگه دارم؟ چی میشه اگر من سوژه عکسم رو اینطوری وایستاده نگه دارم؟ چی میشه اگه من برای ثبت این عکسم روی زمین دراز بکشم؟ چی میشه اگر من سرعت شاترم رو بیشتر کنم؟ و … ۴– سئوالهاتون را به خواسته تبدیل کنید یک معلم قدیمییکبار این عبارت را برای من بکار برد و تا کنون در ذهن من ماند: “سئوالهایت را به خواسته تبدیل کن!” پرسیدن سئوال “چی میشه اگر …؟” (و یا سئوالات دیگر) کافی نیست. سابقه سئوالهایی که میپرسید رو نگه دارید و مرتب و هر از گاهی به آنها سر بزنید و تلاش کنید تا راه حلی برای مشکلی که در پشت سئوالات وجود دارد بیابید. همراه داشتن سئوالها در سطوح بعدی ممکن است همیشه ثمربخش نباشد، ولی در زمان لازم شما را به سفرهایی برای یافتن موقعیتهایی که اصلا فکر آن را نمیکردید هدایت میکند....
قوانین ترکیب بندی عکس
هیچ فرقی ندارد که چه دوربینی دارید. دوربین موبایل، دوربین کامپکت یا یک دوربین حرفهای. هیچ فرقی ندارد که از چه چیزی عکس میگیرید. از داخل خانه، از کودکتان یا از یک منظره زیبا. هیچ فرقی نمیکند که چقدر عکاسی میکنید. گاهی اوقات، بیشتر اوقات یا هر روز، مهم این است که بتوانید عکسی زیبا بگیرید و آن را برای خودتان یک گوشهای ذخیره کنید. روی دستکتاپ کامپیوترتان بیاندازید یا چاپ کنید. اما قبل از این که شروع به گرفتن عکس بکنید باید یک سری قوانین را درباره عکاسی بدانید. اگرچه از قدیم گفتهاند، قانون هنر، بیقانونی است، اما برای ترکیب بندی عکس یک سری خطوط راهنما وجود دارند که تقریباً هر موقعیتی را در بر میگیرند. با استفاده از این راهنما میتوانید تاثیرگذاری بیشتری روی بیننده داشته باشید. در اینجا تعدادی قانون مهم ترکیببندی عکس را برای گرفتن عکسهای زیباتر میخوانید. یک سوم طلایی فرض کنید کادر عکس به وسیله در خط افقی و دو خط عمودی با فاصلههای مساوی به نه قسمت مساوی تقسیم شود. حالا سعی کنید، مهمترین سوژه تصویر را روی این خطوط یا روی نقاط تقاطع این خطوط قرار دهید. این قانون آنقدر مهم است که حتی در برخی از دوربینها، با زدن یک دکمه، خطوط راهنمای یک سوم طلایی روی LCD نمایان میشوند و با استفاده از آنها میتوانید راحتتر ترکیب بندی کنید. تراز کردن کادر این که با استفاده از قانون یک سوم طلایی، سوژه اصلی را دورتر از مرکز قرار دهید، زیبایی زیادی به عکستان میدهد، اما مراقب باشید که با این کار ترازبندی عکستان را از بین نبرید، زیرا در صورتی که سوژه اصلی در یک سوم یک گوشه قرار بگیرد، گوشه دیگر خالی به نظر میرسد. برای هم «وزن» کردن کادر، با سو ژه کم اهمیتتری سمت دیگر کادر را پر کنید. خطوط راهنما اغلب اوقات وقتی به یک عکس دارای خطوط ممتد نگاه میکنید، ناخودآگاه چشم انسان آن خطوط را دنبال میکند. اگر هنگام ترکیببندی، خطوطی این چنینی در تصویر میبینید، میتوانید به گونهای کادربندی کنید که این خطوط، چشم بیننده را به سمت سوژه اصلیتان هدایت کند. خطوط راهنمای ممتد انواع مختلفی دارند: مستقیم، مورب، زیگزاگ، گرد و غیره. فقط نکته مهم اینجا است که توسط خطوط دیگر قطع نشوند و چشم را منحرف نکنند. الگوها، تناسب و تقارن اطراف ما پر است از الگوها و تناسب و تقارن که برخی از آنها دست ساز و برخی طبیعی هستند. مردم اصولاً از تناسب و تقارن لذت میبرند و عکسهایی که بر اساس این الگوها گرفته میشوند، بسیار چشمگیر خواهند بود. نمونه این لذت از تقارن را میتوانید از انواع عکسهایی که از بازتابها (رودخانه، دریاچه و دریا) گرفته میشوند، ببینید. به خصوص اگر موقعیتی را به تصویر...
کنترل عمق میدان
عمق میدان وضوح ، بنابر تعریف فاصله ای است از جلوی دوربین تا جایی که اشیاء و سوژهها در آن فاصله واضح دیده میشوند.بعنوان مثال هنگام عکسبرداری پرتره ، عمق میدان را جهت برجسته تر شدن سوژه و محو نمودن پس زمینه ، کاهش داده و برعکس هنگام عکسبرداری مناظر عمق میدان را تا حداکثر افزایش میدهند . سه عامل زیر در کنترل عمق میدان موثر میباشند : اندازه دیافراگم : هرچه دیافراگم بسته تر باشد عمق میدان بیشتر و هرچه دیافراگم بازتر باشد عمق میدان کمتر میگردد . فاصله دوربین تا سوژه : با افزایش فاصله دوربین تا سوژه ، عمق میدان افزایش یافته و با کاهش فاصله عمق میدان کاهش مییابد . فاصله کانونی لنز : با افزایش فاصله کانونی ( تله ) عمق میدان کاهش یافته و با کاهش فاصله کانونی ( واید ) عمق میدان افزایش مییابد . هر کدام از عوامل فوق به تنهایی بر عمق میدان تاثیر میگذارند اما تاثیر آنها در ترکیب با یکدیگر بیشتر خواهد بود . بعنوان مثال میتوانید کمترین عمق میدان را با لنزی زوم شده بر روی سوژه ای نزدیک با دیافراگم باز حاصل میگردد . بهمین ترتیب میتوانید بیشترین عمق میدان را با لنزی واید و دیافراگمیبسته از سوژه ای در فاصله ای دور ، بدست آورید . عمق میدان کم : عمق میدان زیاد: عمق میدان مناسب : منبع:...