۱- بیش از حد خود را اسیر قوانین نکنیم
هنگامیکه مشغول عکاسی میشویم، قوانین زیادی ما را درگیر میکنند. حتما با خواندن کتابها و مقالات بسیاری از آنها را شناخته اید. برخی از این قوانین اسامیرسمیای دارند مانند: قوانین یک سوم و یا نقطه طلایی، اما برخی اینطور نیستند.
قوانین، مهمترین مواردی هستند که باید آنها را دانست (و البته استفاده کرد)؛ با این وجود یک عکاس کنجکاو، اغلب عکسهای عالی دارد نه بخاطر اینکه قوانین را میداند، بلکه به این خاطر که آن قوانین را شکسته است.
قانون یک سوم را ببینید! اغلب اوقات قدرتمندترین عکسها آنهایی هستند که سوژه در مرکز به لنز خیره میشود.
۲– سئوال بپرسید
عکاسان کنجکاو همیشه در حال پرسش هستند. سئوال از عکاسان دیگر، سئوال در مورد کار آنها، در مورد دوربین و سوژهها و غیره. در نتیجه در مورد هنر و شخصیت آنان چیزهایی یاد میگیرند که بقیه ما نمیدانیم و به همین علت آنها رشد میکنند.
کسی را که دوربینی مانند شما دارد پیدا کنید و از نحوه استفاده او از دوربین سئوال بپرسید. عکاسی که در ژانر متفاوتی نسبت به شما فعالیت میکند پیدا کنید و از تکنیکهای او سئوال بپرسید. سپس به عکسهای ماههایی که پشت سر گذاشتید نگاه کنید و بپرسید که چه کاری را خوب انجام داده اید (و یا انجام نداده اید)
۳– بپرسید: “چی میشه اگر …”
یکی از کلیدی ترین سئوالاتی که باید عادت کنید و آن را مرتب بپرسید این است که: “چی میشه اگر … ؟” مردم کنجکاو تنها به سئوال پرسیدن اکتفا نمیکنند. آنها همواره بدنبال یک راه حل هستند.
بسیاری از راه حلها به سادگی با نادیده گرفته شدن به پایان خودشون میرسند، اما اگر بپرسید “چی میشه اگر …؟” زمان کافی دارید تا خودتون رو موظف کنید تا سرانجام رشد کنید.
چی میشه اگر من دوربین رو از این زاویه نگه دارم؟
چی میشه اگر من سوژه عکسم رو اینطوری وایستاده نگه دارم؟
چی میشه اگه من برای ثبت این عکسم روی زمین دراز بکشم؟
چی میشه اگر من سرعت شاترم رو بیشتر کنم؟ و …
۴– سئوالهاتون را به خواسته تبدیل کنید
یک معلم قدیمییکبار این عبارت را برای من بکار برد و تا کنون در ذهن من ماند: “سئوالهایت را به خواسته تبدیل کن!”
پرسیدن سئوال “چی میشه اگر …؟” (و یا سئوالات دیگر) کافی نیست. سابقه سئوالهایی که میپرسید رو نگه دارید و مرتب و هر از گاهی به آنها سر بزنید و تلاش کنید تا راه حلی برای مشکلی که در پشت سئوالات وجود دارد بیابید. همراه داشتن سئوالها در سطوح بعدی ممکن است همیشه ثمربخش نباشد، ولی در زمان لازم شما را به سفرهایی برای یافتن موقعیتهایی که اصلا فکر آن را نمیکردید هدایت میکند.
برای خودتون خواستها و چالشهایی تعیین کنید.
من گهگاه برای خودم فهرستی از عکسهایی که دوست دارم در یک بعدازظهر ثبت کنم را تهیه میکنم و یا هفته ای را در جایی خواهم بود که در آن موضوعات نابی را تجربه کنم.
۵– از دیگران بیاموزید
در حالیکه برخی اوقات بهترین راه یادگیری توسط تلاش، اشتباه کردن و تلاش مجدد است. اما گاهی موثرترین راه، یافتن فردی است که تلاش کرده، اشتباه کرده و مجددا تلاش کرده و میتواند به شما کمک کند تا از مخاطرات عکاسی اجتناب کنید.
یک دوست عکاس دیگر را پیدا کنید و اوقاتی از عکاسی را با هم سپری کنید. ایدههای خود را تبادل کنید، به یکدیگر پیشنهاد بدهید و درسهایی که فراگرفته اید را به اشتراک بگذارید.
“من میخواهم از عکاسی بیشتر بیاموزم و میدانم که با یکدیگر به مراتب بیشتر خواهیم آموخت.”
۶– ایدههای پراکنده را یکی کنیم
ادوارد دی بونو تمرینهای مختلف فراوانی دارد که در توسعه مهارتهای تفکر جانبی مردم کمک شایانی میکند. در برخی از کتابهایش او در این مورد صحبت میکند که نحوه تفکر به یک نوع دیگر، زمانی است که ایدههای مختلف را با هم یکی کنیم تا یک راه حل برای مساله پیدا کنیم. وارد قابهای ذهن شوید. جایی که معولا آنجا این را انجام میدهید و از اینکه چگونه ذهن شما با چیزهای خلاقانه؛ بطور حیرت آوری رشد میکند، متعجب شوید.
تصویر روبه رو، پسری در زیر چتر را نشان میدهد که کپسولها بر سر وی میریزند، یک نمونه ساده است. چه کسی تا کنون فکر کرده است که داروها بر روی چتر شخصی اینچین زیبا ببارند؟
۷– بازی کنید
شاید خلاق ترین افراد کودکانی باشند که بسیاری از چیزهایی که ما اینجا مینویسیم را انجام میدهند. (علی الخصوص پرسش را)
کار دیگری که کودکان انجام میدهند “بازی کردن” است. بدون هیچ دستورکاری برای سرگرم بودن و اینکه بعدش چه اتفاقی میافته، کودکان با هر آنچه در اطرافشون هست بازی میکنند و آزمایش میکنند و محدودیتهای محیط پیرامونشون رو عقب میزنند.با این کار آنها از زندگی، خودشون و دنیاشون میآموزند.
من متوجه شدم که اغلب زمانهایی که روش سرزنده و شوخ بودن رو در مقابل زندگی پی میگیرم، بسیار خلاق هستم و اکتشافات متنوعی را بدست میارم.
بعضی از بهترین عکسهای من از بازیهای من حاصل شده اند، زمانی که بدون هیچ برنامه ریزی، گرم کار با دوربینم هستم. بازی با زاویههای جدید، با فاصلههای عکاسی مختلف، با پرسپکتیوهای متنوع و غیره.
۸– با جریان همراه شوید
یکی از بزرگترین موانع خلاقیت و کنجکاوی عباراتی نظیر عبارات زیر هستند:
+ ما هرگز این کار رو قبلا انجام نداده ایم
+ این احمقانه است
+ این هرگز جواب نمیدهد
اغلب اوقات بعد از این قبیل عبارات هست که پیگیری ایدهها متوقف میشه، پروژهها به پایان میرسد و مردم به زندگی یکنواخت خودشون بر میگردند. یاد بگیرید که این قبیل عبارات را نادیده بگیرید و هوشیاری و احساسات خودتون را دنبال کنید. ممکن است خودتون را در حال دستیابی به چیزی پیدا کنید که تا بحال کسی قبلا انجام نداده است و دیگران آرزوی انجامش رو داشتند.
من مطمئن هستم که بسیاری از تصاویر صفحه جذاب ترینهای سایت فیلیکر، نتیجه این تکامل، توسط ایدههای افرادی است که نمیدانستند چه زمانی باید توقف کنند.
۹– بی درنگ مشغول شوید
یکی از مهمترین چیزهایی که در مورد افراد کنجکاو متوجه شدم این است که آنها به ندرت ساکن مینشینند و همواره به سمت جلو حرکت میکنند و در حال ابتکارهای جدید هستند. عکاسهای کنجکاو انتظار ندارند تا فرصتهای عکاسی به سمت آنها بیاید، آنها بجای این کار به دنبال فرصتها در جستجو هستند.
آنها طرزفکر و ساختار ذهنی ای دارند که همیشه بطور طبیعی پرسش، تحقیق و یافتن خواستههاشون رو به همراه دارد. چیزی که بقیه ما آرزو داریم یک روزی در مسیر ما هم قرار خواهد گرفت.
دوربینتون رو بردارید، از خونه بزنید بیرون، چند تا سوژه جالب پیدا کنید و شروع کنید به عکاسی. بهترین عکس هیچوقت درب خونه شما رو نخواهد زد!
۱۰– آهسته حرکت کنید
ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن تند تند گامها برداشته میشه. جایی که برای رسیدن از چیزی به چیز دیگر رقابت میکنیم و بندرت آرام مینشینیم.
متاسفانه وارد کردن این روحیه زندگی در کار عکاسیمون هم براحتی انجام میشه. ما بی صبرانه برای “یک عکس” منتظر میشویم و هنگامیکه به سرعت اتفاق نیفتاد، جمع میکنیم و راه میافتیم. با وجوداین، در اغلب مواقع عکاسی یک رسانه با گامهای سریع نیست.
من این رو هنگامیکه با یک عکاس طبیعت صحبت میکردم یاد گرفتم که تعریف میکرد روزهایی بر روی یک نقطه مینشسته تا تنها بتونه چند فریم عکس بگیره. او یاد گرفته بود تا آهسته حرکت کند، تا لطافتهای کوچک زندگی را ببیند، صبور باشد و نتیجه این بود که کارهای او حقیقتا برجسته بودند.
چندساعتی رو این هفته کنار بگذارید تا به جایی از شهر یا روستا برید و آرام بنشینید و دنیایی که وجود دارد را نظاره کنید. هیچ دستور کاری برای خودتون تنظیم نکنید، تنها نظاره کنید و وقتی دیدید چیزی ارزش عکاسی داره عکس بگیرید.
منبع: چیلیک